مرکز آموزش ، پژوهش و فروش تار و سه تار
تولد استاد جلیل شهناز

جلیل شهناز، از بزرگ‌ترین و سرشناس‌ترین نوازندگان تار و سه‌تار سده‌ی اخیر ایران در سال ۱۳۰۰ در اصفهان به دنیا آمد. تقریباً همه اعضای خانواده وی با موسیقی آشنایی داشتند. شعبان خان پدر جلیل شهناز علاوه بر تار که ساز اختصاصی او بود، سه‌تار و سنتور هم می‌نواخت.

جلیل شهناز نزد پدرش مقدمات ابتدايي موسيقي را فراگرفت و در رشته‌هاي مختلف هنر از جمله تار، سه‌تار، سنتور و كمانچه به مقام استادي رسيد و توانست با استفاده از تکنیک‌های برجسته در شیوه تارنوازی بسیاری از ردیف‌های موسیقی سنتی ایران را با تار بنوازد که از جمله آن‌ها نواختن در مایه دشتی و دشتستانی است. معروف است که او در شیوه نوازندگی می‌تواند با ساز خود علاوه برنواختن، آواز هم بخواند.

سبك موسيقيايی جليل شهناز

بررسي سبك موسيقيايی جليل شهناز حكايت از سادگي و ايجاز جملات و نيز روان بودن تحريرها و آواز دارد اما با بررسی دقيق و همه‌جانبه در فن نوازندگی او، سادگی و روانی شكل ديگری برخود می‌گيرد. به عبارت ديگر نغمه‌های در عين سهولت ظاهری از لحاظ تكنيكی بسيار مشكل و حتی گاهی غيرممكن است و اين مصداق بارز امری سهل و ممتنع است.

از اين رو آميختگی غيرمحسوس مفاهيمی چون سهولت و دشواری، ايجاز و پختگی، لطافت و صلابت در تار شهناز، باعث شده عده‌ای ساده انگارانه از كنار عظمت هنر اين شهسوار تار عبور كنند و با بكار بردن اصطلاح‌هايی همچون شيرين نوازی، موسيقی عاميانه گلستان شهناز را در حد گلبنی پنج شش روزه تنزل دهند اما عقلا و موسيقی‌شناسان اصيل اين سادگی را ناشی از فهم بالای شهناز دانسته كه به قصد ارتباط با عموم مردم آن را به ساده‌ترين شكل ممكن عرضه كرده است.

دوران هنری و تارنوازی شهناز

از نظر زمانی می‌توان دوران هنری و تارنوازی شهناز را به طور عمده به سه بخش مجزا تقسيم كرد: بخش نخست زمانی است كه در جوانی و در اصفهان خلاقيت و استعداد خود را شهره همگان كرده بود. برنامه‌های متعدد به همراه استاد حسن كسايی و با آواز خوانندگان مشهور آن زمان مثل تاج اصفهانی، اديب، طاهرپور در راديو اصفهان و اجراهاي خصوصي فراوان با اين اساتيد خود دليلی بر اين مدعا است. روش نوازندگی شهناز در اين زمان متاثر از الگوي متداول تارنوازی در آن عصر بوده كه البته ايشان اين الگو را اندكی با ملاحت اصفهان ادغام كرده بودند.

بخش دوم زندگی هنری

بخش دوم زندگی هنری جليل شهناز را می‌توان با ورود او به تهران عنوان كرد. اين زمان مصادف بود با پخش برنامه‌های تخصصی موسيقی از راديو و تلويزيون كه جليل شهناز از تكنوازان بی‌بديل اين دوران بود. امكانات ضبط و استوديوهای تازه به خدمت گرفته راديو و تلويزيون اين فرصت را به ايشان داد تا بتوانند با پنجه و مضراب سحرآميز خويش دل هر شنونده و بيننده‌ای را بدست آورد.

ضبط برنامه‌های فراوان و نيز كنسرت‌های مختلف با نوازندگان و خوانندگان معروف آن عصر در تهران حاصل اين دوران است. تنوع مضراب در آواز و چهارمضراب، كوك‌های بديع ملودی و استفاده از هزاران هزار نكته و ظرايف تكنيكی در تار كه تنها از دست جادويی جليل شهناز ساخته است از خصوصيات بارز اين دوران است.

بدون شك همين بخش از زندگي وی باعث جاودانگی و كمال هنری قله تار ايران شد.
آخرين دوره تك‌نوازی شهناز مصادف بود با توقف برنامه‌های موسيقی راديو و تلويزيون كه پراكندگی اساتيد موسيقی را دربرداشت. اجرای كنسرت با مشكلات فراوان روبرو شده بود و به سبب شرايط اجتماعی حاكم موسيقی كه محدود به آهنگ‌های انقلابی و ميهنی شده بود؛ و اين وضع با روحيه تغزلی جليل شهناز همگونی نداشت.
با اين وجود نمونه هايي كه در اين دوران به خصوص در اواخر دهه 60 و اوايل دهه 70 خورشيدی از او سراغ داريم نشان از اوج كمال و پختگی اين شاهناز هنر جليل موسيقی است.

آشنایی با استاد کسایی

شهناز در جوانی با حسن کسایی (نوازنده سرشناس نی) آشنا شد که این آشنایی آغاز همکاری بلندمدت آن دو بود. کسایی در آیین نکوداشت جلیل شهناز در فرهنگسرای هنر در سال ۱۳۸۵ گفته شده‌است: «شناخت موسیقی کار هرکسی نیست. همه موسیقی را گوش می‌دهند و دوست می‌دارند اما کسی که سره را از ناسره تشخیص بدهد و بتواند درک مقاماتی را که استاد شهناز نواخته‌اند داشته باشد بسیار نادر است. همه ساز می‌زنند و همه خوب ساز می‌زنند ولی قدرت نوازندگی و محفوظات و لحظات موسیقی که آقای شهناز می‌دانند و اجرا کرده‌اند، چیزی که در دست همگان باشد نیست. یعنی ردیف موسیقی ایران نیست. قدرت آقای شهناز در جواب دادن و دونوازی خارق‌العاده‌است.

من ۶۰ سال با ایشان همنوازی کرده‌ام و ساز بنده با ساز شهناز گره خورده‌است.»
محمدرضا شجريان نیز در 1387 نام گروه خود را به افتخار جليل شهناز، گروه شهناز گذاشت و درباره جليل شهناز گفت: «ساز شهناز در من زندگی می‌كند و من با ساز شهناز زندگی می‌كنم. من تنها خواننده‌ای هستم كه خودم را شاگرد جليل شهناز می‌دانم. ساز اين نوازنده بی‌بديل، يك ساز آوازی است؛ برخلاف ديگر نوازنده‌ها كه 80 درصد سازی می‌زنند و فقط 20 درصد آوازی. جليل شهناز به بيان واقعی در نوازندگی تار رسيده است؛ چرا كه در گيرودار رديف و تقليد از ديگران نماند و مانند آبشاری خروشان در جريان است.»
این نوازنده تار در طول زندگی هنری خود با هنرمندان کشور از جمله فرامرز پایور، حبیب‌الله بدیعی، پرویز یاحقی، همایون خرم، علی تجویدی، منصور صارمی، رضا ورزنده، امیر ناصر افتتاح، جهانگیر ملک، اسدالله ملک، حسن کسائی، سید محمد موسوی، حسین تهرانی، تاج اصفهانی، ادیب خوانساری، محمودی خوانساری، عبدالوهاب شهیدی، اکبر گلپایگانی، حسین خواجه امیری، محمد رضا شجریان، شهرام ناظری، حسن زیرک، علی‌اصغر شاه‌زیدی، طباطبائی و محمد اصفهانی همکاری داشته‌است.

آلبوم

آلبوم‌های آواز و تصنيف‌های ايرانی «نوبهار، ره آورد، راز، آواز شهناز، باغ نوا، بيات ترك، چهارمضراب، صد سال تار، مهر، دفتر تار، افتخار آفاق، عشق و زندگي، نويد بهاري، شور و زندگي، تار سولو، تار و ترمه، ياران زنده رود، شهناز شهنواز» و چند اثر ديگر از جمله آثار جليل شهناز است.

فوت استاد

استاد جلیل شهناز خرداد سال 1392 در سن 92 سالگی درگذشت.

منبع : https://nabzehonar.com/news